برخی «بحراندیدههای باتجربه» عامل وضعیت بد اقتصادی
گفتوگو حسام رضایی خبرنگار روزنامه «صبحنو» / لقب جوانترین نماینده مجلس یازدهم به «روحالله نجابت» اختصاص یافته است؛ جوان تحصیلکردهای که سابقه خوبی در کار تشکیلاتی دانشگاهها و خارج از دانشگاه، در سطوح مختلف مدیریتی دارد. او نویسنده کتاب «انصارالله در یمن از تأسیس تا تثبیت» و عضو بنیاد ملی نخبگان است. نجابت در انتخابات مجلس یازدهم در حوزه شیراز، پس از «پاکفطرت» کهنهکار، حائز رتبه دوم شد. خودش درباره چگونگی پیروزیاش در رقابت انتخاباتی مجلس یازدهم در شیراز میگوید: «مردم شیراز از برخی نگاههای سیاستزده که با هزینههای کلان قصد حضور در مجلس را داشتند، خسته شده بودند و من با سرمایه جوانیام و با اقل هزینه، اعتماد مردم شیراز را جلب کردم.» پای صحبتهای این جوان تازهکار اما با تجربه نشستیم. مشروح گفتوگوی منتخب مردم شیراز با روزنامه «صبحنو» را در ادامه میخوانید.
به عنوان مطلع گفتوگو، از رزومه شخصی و کاری خود
برای ما بگویید. متولد چه سالی هستید و پیش از این در چه جاهایی مشغول به
کار بودهاید؟
من متولد سال 1368 هستم. در فاصله سالهای 89 تا 90، دبیر
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز و از سال 92 تا 93، دبیر سیاسی
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل سراسر کشور بودم. همچنین رتبه
اول دوره کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه تهران رشته مطالعات منطقهای گرایش
غرب آسیا و شمال آفریقا بودم. در مقطع کارشناسی هم رشته علوم سیاسی
دانشگاه شیراز خواندم. به لحاظ کاری هم از سال 93 تا همین اواخر، در سطوح
کلان سیاسی و طی یکی، دو سال اخیر در سطوح کلان نظارتی انجام وظیفه کردم.
من همچنین در رقابتهای انتخاباتی در شهر شیراز، عضو شورای ائتلاف نیروهای
انقلابی بودم.
متوسط سنی مجلس یازدهم با توجه به آمار و ارقام تا حد
زیادی کاهش یافته است. برای نمونه از 30 نفر لیست منتخب مردم تهران، 18 نفر
زیر 50سال سن دارند. در واقع جوانگرایی اتفاقافتاده. به نظر شما واجد چه
فرصتها یا تهدیدهایی است؟
قبل از اینکه وارد تبلیغات انتخابات مجلس
بشوم، به یکی از رفقای جوانم گفتم که قصد شرکت در انتخابات را دارم اما او
به من گفت که مجلس، جای آدمهای بحراندیده باتجربه است و اول انقلاب هم
اگر به سراغ جوانان رفتند، به این دلیل بود که کارگزاران رژیم پهلوی رفته
بودند و چارهای جز جوانگرایی در آن مقطع زمانی نبود. من به همان دوستم
گفتم که این وضعیت بد اقتصادی موجود، نتیجه عملکرد بعضی از همین بهاصطلاح
«بحراندیدههای باتجربه» است. ما به بهانه «گام دوم» معتقدیم که انقلاب در
انقلاب رخ بدهد و افرادی که کارآمد نیستند،
کنار بروند.
وقتی
قضایای آبان ماه اتفاق افتاد، خیلیها گفتند که قصه انقلاب دیگر تمام شده
است اما ما گفتیم آن کسانی که ایران را به این روز انداختهاند، تمام
شدهاند و باید جمع کنند و بروند. از طرفی، جوانی به سن شناسنامهای نیست و
یک مقوله کاملاً کیفی است. البته نگاه من این نیست که همه 290 نفر نماینده
مجلس، 30 تا 40سال داشته باشند اما معتقدیم اگر قرار است اتفاقی بیفتد و
بتوانیم در جنگ اقتصادی موفق شویم، باید روشهای مدیریتی متفاوت شود. از
سوی دیگر، چنانچه معنی جوانگرایی این باشد که به تجارب گذشته
پشت پا
زده شود، حتماً غلط است اما اگر جوانگرایی به این معنی باشد که راه
پرافتخار طیشده تاکنون، با انرژی و تلاش و همت بیشتری پیش برود، حتماً
درست است.
خودتان برای فعالیت در مجلس آینده، کدام کمیسیون را مدنظر دارید؟
من
با توجه به رشته مطالعاتیام در دانشگاه، بیشتر در حوزه سیاست خارجی کار
کردهام اما اینکه در کدام کمیسیون حضور خواهم یافت، نیاز به زمان دارد.
آنجایی که احساس کنم موثرتر هستم و بار روی زمین مانده را بهتر میتوانم
بلند کنم، حضور خواهم یافت؛ اما در کل اگر انتخاب معمول خودم باشد، کمیسیون
امنیت ملی و سیاست خارجی را انتخاب خواهم کرد.
در حوزه سیاست خارجی، مهمترین ایده کاری شما در مجلس آینده چه خواهد بود؟
تخصص
من با توجه به رشته تحصیلیام، سیاست خارجی است اما به نظر اهل فن، در جنگ
اقتصادی فعلی معالاسف با وجودی که تحت سنگینترین هجمهها هستیم، مجموعه
جامعی از دادههای مورد نیاز مثلاً منابع و مصارف بودجه برای
تصمیمگیریهای اقتصادی را نداریم. ایده مشخص من «تجارت تحریمناپذیر» با
کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایران
است.
اگر تجارت با 15 کشور
همسایه ایران با 600 میلیون جمعیتی که دارند تسهیل میشد و دولت تمام ظرفیت
خود را برای پولی که انتظار داشت از غرب بیاید، نمیگذاشت، خیلی راحتتر
از امروز، از مشکلات اقتصادی عبور میکردیم. آنچه من میتوانم در مجلس
آینده انجام بدهم این است که موارد مرتبط منطقهای را به خدمت این طرح یعنی
«تجارت تحریمناپذیر» بیاورم.
به نظر شما مهمترین ضعف مجلس دهم در حوزه سیاست خارجی چه بود که احیاناً قصد دارید در جهت رفع آن تلاش کنید؟
برخی
از عناصر مهم مجلس و دولت معالاسف به آمریکا که دشمن قسمخورده ماست، چشم
دوخته بودند تا احیاناً آمریکا بتواند برای ما کاری بکند. مثل اینکه ما در
جنگ تحمیلی این انتظار را میداشتیم که عراق به ما سلاح بدهد. این انتظار
که آمریکا بخواهد کاری برای ما انجام بدهد، عبث و غلط است. البته کسی یا
جریانی مخالف مذاکره یا تعامل نیست اما طرفدار آن مذاکره و تعاملی هستیم که
برای کشور آورده داشته باشد و حاصل سادهاندیشی نباشد.